مختصری از زندگینامه امام هادی علیه السلام

زندگینامه امام علی النقی علیه السلام  

نام شریف آن حضرت علی و کنیه ی ایشان ابوالحسن است چون حضرت امام موسی و امام رضا علیهما السلام را نیز ابوالحسن می گفتند آن جناب را ابوالحسن الثالث می گویند.بعضی از القاب ایشان عبارتند از  الامین التقی الناصح المتوکل المرتضی الفقیه الطیب العسکری الوضح الرشید الشهید الوفی الخالص العالم نقی فتاح هادی نجیب مؤتمن که گوشه ای از فضایل مناقب و مکارم اخلاقی آن حضرت را نشان می دهد.مشهور ترین قول در زمان و مکان ولادت ایشان نیمه ی ذیحجه سال دویست و دوازده هجری قمری در حوالی مدینه در موضعی که آن را صریا گویند، می باشد. پدر بزرگوارشان جوادالائمه امام محمد تقی علیه السلام و مادر گرامیشان سمانه مغربیه نام دارند که مشور بودند به سیده و کنیه ایشان ام فضل است. محمد بن فرج و علی بن مهزیار روایت کرده اند از حضرت هادی علیه السلام که فرمود: مادرم عارفه است به حق من . او از اهل بهشت است . نزدیک نمی شود به او شیطان سرکش و نمی رسد به او مکر جبار عنید . خداوند او را نگهبان و حافظ است و تخلف نمی کند از امهات صدیقین و صالحین 

تعیین امامت آن حضرت :
پیشوای نهم جز علی وموسی فرزند دیگری نداشت واز آنجا که میان علی وموسی در دانش وتقوی وپرهیزکاری وفضایل معنوی از وجود تا عدم واز زمین تا آسمان فاصله وجود داشت برای هیچ انسانی این شبهه پدید نمی آمد که او پیشوائی رقیب امام هادی علیه السلام گردد بخصوص که بارها حضرت هادی از طرف پدر عالیقدرش امام جواد علیه السلام تصریحاً به امامت تعیین گردیده بود

ادامه مطلب ...

سیماى ابراهیم خلیل در قرآن

سیماى ابراهیم خلیل در قرآن  

نویسنده: شیخ علی جلالی 

 

امامت و پیشوایی مردم چیزی نیست که به راحتی نصیب هر کس شود بلکه برای رسیدن به این مقام والا باید مراحل بسیار سخت را پشت سر گذاشت. کسی که می‌خواهد بر اوج قله کوه بنشیند باید مشقات و سختیهای بالا رفتن را تحمل کند و کسی که مروارید می‌خواهد باید به قعر دریا فرو رود. “إنّ مع العسر یسراً”

یکی از ابر مردان تاریخ بشریت که خداوند متعال او را به عنوان امام و الگوی مردم و خلیل خود بر گزید حضرت ابراهیم(علیه السلام) است.

اما سِرِّ این اختیار و امتیاز چیست؟

خداوند متعال در قرآن کریم سیمای حضرت ابراهیم را در دو بعد فردی و اجتماعی یا ذاتی و دعوی ارائه می‌دهد که با تأمل در آنها می‌توان سر این امتیازها را کشف کرد. 

الف) بعد ذاتی یا فردی:

“إذ جاء ربه بقلب سلیم”: قلب سالم و پاک از هر نوع آلودگی و مرض، بهترین گوهر و عنصری بود که ابراهیم از آن برخوردار بود و نجات و سعادت را مشروط به داشتن آن می‌دانست “یوم لاینفع مال و لابنون إلا من أتی الله بقلب سلیم” در آن روز مال و فرزند به انسان فایده‌ای نمی‌رساند آری صلاح و سلامت قلب است که می‌تواند بقیه اعضاء و جوارح را صالح و سالم بگرداند و آنها را مطیع فرمان خدا سازد.

پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید: «ألا أن فی الجسد مضغه إذا صلحت صلح الجسد کله و إذا فسدت فسد الجسد کله ألا و هی القلب» (آگاه باشید که در وجود انسان تکه گوشتی است که اگر درست باشد بقیه اعضا نیز درست می‌شوند و اگر فاسد و تباه شد بقیه اعضا نیز فاسد و تباه می‌شوند، بدانید که آن قلب است).  

و برای دوری از مرض شک و رسیدن به آرامش قلب، ابراهیم از خدا خواست تا زنده شدن مردگان را به او نشان دهد که خداوند به او فرمود: “أو لم نؤمن ؟ قال بلی و لکن لیطمئن قلبی” آیا ایمان نداری؟ جواب داد: بله ولیکن می‌خواهم قلبم آرام بگیرد. 

ادامه مطلب ...

زندگینامه حضرت امام سجاد (ع)

زندگینامه حضرت امام سجاد (ع) 

نام معصوم ششم على ( ع ) است . وى فرزند حسین بن على بن ابیطالب ( ع )و ملقب به سجاد و زین العابدین میباشد .امام سجاد در سال 38 هجرى در مدینه ولادت یافت .

حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولى به علت بیمارى و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد , زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقهاى که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به اواجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهى این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ , یعنى امامت و ولایت گردد .

این بیمارى موقت چند روزى بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین 35 سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپرى شد . سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61 هجرى که بنا به وصیت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسید , به اختلاف روایات در حدود 24سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور شهربانو دختر یزدگرد ساسانى بوده است . 

آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود , بهرهبردارى از این قیام و حماسه بى نظیر و نشر پیام شهادت حسین ( ع ) بود , که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زینب ( س ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بى نظیر در جهان آن روز فریاد کردند . 

ادامه مطلب ...

سفرنامه حج

سیری در سفرنامه حج علامه میر حامد حسین هندی  

گر چه سیر و سفر کاری پسندیده و پرفایده است و در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام بدان سفارش شده و آدابش بیان گردیده است1 لیکن پرداختن به زوایای پنهان تاریخ و افشای جرایم مجرمان و خیانت پیشگان و یا معرفی یک حرکت عقیده پویندگی چگونگی تحول و فراز و نشیب آن در فلان مقطع از زمان کاری است که از سفرنامه نویسان شایسته و کارآمد برمی آید. نویسنده خوب و دانشمند است که می تواند به خوبی از عهده چنین امری برآید و توانمندانه حقایق را به نمایش بگذارد. سفرنامه حضرت علامه میر حامد حسین هندی ره از این گروه سفرنامه ها است که به عربی نگاشته و نام «أسفار الانوار» بر آن نهاده است. میر حامد حسین در «أسفارالأنوار» از سفری گزارش کرده که در سال 1282 هجری قمری به همراهی برادرش سید اعجاز حسین هندی انجام داده است. آن دو سفر خود را از وطنشان شهر لکهنو در هندوستان آغاز نموده پس از رسیدن به شهر بمبئی از راه دریا و بوسیله کشتی رهسپار جده می شوند و پس از انجام عمره مفرده مکه مکرمه را به قصد زیارت مدینه منوره ترک می کنند سپس جهت انجام فریضه حج از مسجد شجره به احرام عمره تمتع محرم می شوند. وی سرانجام سفرنامه را با گزارش سفر به عراق و زیارت عتبات عالیات به پایان می رساند. نسخه خطی این سفرنامه دارای 387 صفحه به قطع جیبی است که قسمتی از آن به خط میر حامد حسین بوده و تا کنون چاپ نشده و ظاهرا قسمت هایی از نسخه مخطوط مورد هجوم موریانه قرار گرفته است. فتوکپی این کتاب از کتابخانه ناصریه شهر لکهنوی هندوستان تهیه و در اختیار مرکز تحقیقات حج قم قرار گرفت.

ادامه مطلب ...